سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
از دست دادن فرصت اندوهى گلوگیر است . [نهج البلاغه]
 
امروز: یکشنبه 103 آذر 11

برا

مطالعات فرهنگی

مطلعات فرهنگی به معنی دقیق اصطلاح یک رشتۀ علمی نیست،روش شناسی تعریف شده ندارد وحوزه های مطالعاتی آن نیزروشن ومشخص نیستند.مطالعۀ فرهنگی مطالعۀ فرهنگ معاصر است ولی این هم راهگشانیست چون میتوان آن را به شیوه های مختلف تحلیل کرد.

برای معرفی صورت های تحلیلی این رشته به دوویژگی اشاره میکنیم که درزمان ظهوراین رشته دربریتانیا وجه شاخص آن راتشکیل میدادند:ویژگی اول مطالعات فرهنگی توجه اصلی آن به ذهنیت(سوبژه )بود یعنی مطالعۀ فرهنگ باتوجه به زندگیهای فردی صورت می گرفت.واین یعنی گسست ازعینی گرایی(ابژه)

دومین ویژگی مطالعات فرهنگی تحلیل همراه باتعهد آن بود.آنهاواقعیت نابرابری رامی پذیرفتند وبه نفع فرودستان کارمیکردند.همین ویژگی است که آن راازنقدادبی متمایز میکند.کتاب "فرهنگ وجامعه "اثر ویلیامزپیامد های جدایی فرهنگ ازجامعه وفرهنگ برترازفرهنگ به عنوان شیوۀ کلی زندگی راموردانتقاد قرارمیدهد.

مطلعات فر هنگی ریشه درنوعی ازمطلعات ادبی(لیویسیسم ) دارد.لیویسیسم تلاشی بود برای رواج دوبارۀ چیزی که بوردیو آن راسرمایۀ فرهنگی مینامد.آنهاازآن آثارادبی حمایت میکردند که هدف شان افزایش حساسیت اخلاقی خوانندگان بود.آنهاتاکیدداشتند که فرهنگ صرفا فعا لیتی برای سرگرمی نیست،خواندن آثار بزرگ ابزاری است برای شکل دادن به افراد پخته بابرداشت خاص ومتوازن اززندگی.به اعتقاد آنان انبساط خاطری که فرهنگ توده ی به افراد می بخشد تهدید اصلی نسبت به این برداشت اززندگی است.

دوشخصیت اصلی مطالعات فرهنگی هوگارت وویلیامز است.این دوازخانواده های کارگری برخاسته بودند.تجربۀ آنهادرلیویسیسم همراه بااحساسات دوگانه بود:ازیکسومیپذیرفتند که آثاراصیل مورد توجه لیویسیسم غنی ترازفرهنگ تودۀ معاصراست وازسوی دیگر تشخیص میدادند که لیویسیسم به صورتهای زندگی مشترکی که آنها ازآن برخاسته بودند توجهی ندارد.به این دلیل کتاب هوگارت"کاربردهای سواد" هویت دوگانه دارد: یادآوری صمیمانۀ جماعتهای سنتی طبقۀ کارگروحملۀ انتقادی،علمی به فرهنگ توده ا ی مدرن.

تحولاتی که دررشداقتصادی بریتانیا صورت گرفت موجب کاهش بیکاری،رفاه کارگران ودسترسی آنها به امکانات مختلف ازجمله تحصیلات عالی جملگی به درهم شکستن فرهنگی انجامید که هوگارت توصیف میکرد. ازاین به بعد مطالعات فرهنگی به دوشیوۀ اصلی تکامل پیداکرد: توجه به فرهنگ به عنوان پدیدۀ معطوف شد که ازدورسازمان می یابد،هم ازسوی دولت از طریق نظام آموزشی وهم ازسوی آنچه آدرنو وهورکهایمرصنعت فرهنگ مینامد،یعنی تجارت بسیار توسعه یافتۀ موسیقی،فیلم وبرنامه های رادیو وتلویزیون.به این صورت منطقی که باآن فرهنگ ازسیاست جدامی شد واژگون گردید.لذانظریه پردازان مطالعات فرهنگی به کاوش درکارکرد سیاسی فرهنگ پرداختند.ازدهۀ هفتاد مفهوم هژمونی ازسوی گرایشی  وارد تحلیل فرهنگ شد .هدف گرامیشی این بود که چراباوجود محدود کردن آزادی مردم ازسوی فاشیسم موسولینی این رژیم ازمحبوبیت برخورداراست؟اومعتقد بود چون محتوای هژمونیک پیوسته تغییرمیکند راهبردهای ضد هژمونیک نیز باید پیوسته مورد بازبینی قرارگیرد.فرهنگ شکلی ازحکومت وابزاری است برای تولید شهروندان سازگارومطیع.لذامطالعات فرهنگی به نقدآثارهژمونیک فرهنگ می پرداختند.

این نقد هادرآغازمتکی شکا لی ازنشانه شناسی بود.آلتوسر معتقد بود ایدئو لوژی مسلط آنچه را که درواقع سیاسی،نسبی ومتغیر است به چیزی تبدیل میکند که به نظر طبیعی،جهانشمول وابدی میرسد.علت جذب افراد به ایدئولوژی این است که ایدئولوژی آنهاراقادر می سازد جهان رادرک کنند،وارد نظم نمادین شوند وخودراقدرتمند بدانند.لذا ایدئولوژی تنهادرخدمت بازتولید روابط اجتماعی ناعادلانه نیست بلکه راه حل کاذبی است برای تنشهای خصوصی وخانوادگی.

این رهیافت درمطالعات فرهنگی اهمیت پیدانکرد.

رهیافت دیگری از نشانه شناختی توانست باقوت بیشتری وارد سنت فرهنگ گرا شود.این رهیافت برمفهوم چند معنایی تاکید داشت،به این معنا که یک نشانۀ خاص همیشه بیشتر ازیک معنا دارد،زیرامعنا معلول تفاوتها دردرون یک نظام بزرگتر است.

 

   

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 نوشته شده توسط سلمانعلی رحیمی در دوشنبه 86/4/18 و ساعت 1:36 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

گروه 4جامعه‏شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
مدیر وبلاگ : زاهدی‏پور[165]
نویسندگان وبلاگ :
قاسم ابراهیمی پور (@)[60]

محمدقدیر دانش[8]
حمید فاضل قانع
حمید فاضل قانع (@)[14]

عوضعلی سعادت (@)[5]

عبدالله دانش (@)[19]

محمد علی نظری[8]
سید محمد جعفری (@)[4]

امان الله فصیحی[8]
محسن طوسی[6]
سلمانعلی رحیمی[8]


آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 7
مجموع بازدیدها: 211924
جستجو در صفحه

خبر نامه